بسم الله

دو گونه اشتها داریم.
اول: اشتهای کاذب.مثل بهانه گیری بچه ها. گرسنه نیستنا اما گریه می کنند و بهانه می گیرند.
دوم:اشتهای صادق.مثل حقیقت گرسنه شدن.من و شما گرسنه می شویم و دروغ هم نیست.واگر غذا به ما نرسد می میریم.
راستی من و شما که ارادت و میل به حضرت داریم ایا میل کاذب است یا صادق!؟
آیا اگرحضرت را نبینیم و یا ارتباطمان با او قطع بشود می میریم یا انکه همه ی دعاها و گریه ها، کاذب و از سربهانه گیری بوده است.
آیا اینکه گاهی اوقات می گوییم:
غم عشقت بیابان پرورم کرد        هوای وصل بی بال و پرم کرد
حقیقت است!؟
آیا اینکه هر جمعه صبح فریاد می زنیم:
لیت شعری این استقرت بک النوی،اقاجان؛ای کاش می دانستم کجایی!؟
یا اینکه باسوز و اشک می خوانیم:عزیز علی ان اری الخلق ولا تری:بر من سخت است،برمن دشوار است،مردم را ببینم،اما تو را نبینم؛
 یا اینچنین سخنان ما که : اره سیده یاشدید القوی وازل عنه به الاسی والجوی وبرد غلیله یا من علی العرش استوی:ای خدای مقتدر لطف کن و به ظهورش ما را از غم و سوز دل جدا کن و حرارت قلب ما را فرونشان،
از روی اشتها و میل واقعی ما است!؟
به نظرم در جواب این سوال ها می شود گفت:در دل هر بچه شیعه ای محبت و شوق و میل زیارت آقا وجود دارد.
دربعضی کم و در بعضی فراوان.
آنان که از فراوانی محبت،آتش گرفته ی مهدی فاطمه(سلام الله علیهما) هستند،مورد سخن ما نمی باشند و فقط باید گفت:خوشا به حالشان.
اما امثال منی که میلم یا کاذب است و یا قلیل باید چه کنیم!؟
مد نظر دارم تا به حول و قوه ی حضرت دوست ،در لابلای مطالب سیاسی و اجتماعی،راهکارهای افزایش میل به حضرت و همچنین روئیت و زیارت ایشان را هم به قلم بی آورم.
باشد که انشاالله مورد رضایت و لطف صاحبمان قرار گیرد.